پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیونار» ثبت شده است

حسنک کجایی...

حسنک کجایی،تصمیم کبری،...کجایند؟


گاو ماما میکرد


گوسفند بع بع میکرد!


سگ واق واق میکرد


و همه با هم فریاد میزدند : حسنک کجایی ؟


شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود .


حسنک مدت زیادی است به خانه نمی آید


او به شهر رفته است و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن میکند


او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات


جلوی آینه به موهای خود ژل میزند


موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست

پایان زندگی...

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است ،

تقویمش پر شده بود و تنها دو روز ، تنها دو روز خط نخورده باقی بود .


پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روز های بیشتری از خدا بگیرد ،

داد زد و بد و بیراه گفت ، خدا سکوت کرد ،

جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سکوت کرد ،

آسمان و زمین را به هم ریخت ، خدا سکوت کرد .

به پر و پای فرشته ‌و انسان پیچید ،

خدا سکوت کرد ، کفر گفت و سجاده دور انداخت ،

خدا سکوت کرد ، دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد ،

خدا سکوتش را شکست و گفت : "

عزیزم ، اما یک روز دیگر هم رفت ،

تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی ،

تنها یک روز دیگر باقی است ، بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن . "

بیمارستان روانی(طنز)

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى ،

از روان‌ پزشک پرسیدم شما چطور می‌ فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در

بیمارستان نیاز دارد یا نه ؟


روان ‌پزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب می‌ کنیم و یک قاشق چای خورى ،

یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌ گذاریم و از او می ‌خواهیم که وان را خالى کند .


من گفتم : آهان ! فهمیدم . آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ ‌تر است .

روان ‌پزشک گفت : نه ! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می ‌دارد . شما می ‌خواهید

تخت ‌تان کنار پنجره باشد ؟

اموزش ضایع کردن دختر ها(طنز)

) با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی ؟

چیزی میخوای ؟ به غیر از من کس دیگری هم هست که بتونی نگاش کنی ......

همش خیره شدی به من که چی بشه ؟ حالا اینا به کنار . چرا چشمک میزنی ؟ چرا

ابروهاتو واسه من بالا و پایین می کنی ؟ خجالت بکش. شرم کن . 05 نکنه در موردم

فکرای بد میکنی ؟ اصلا چه معنی داره یه دختر به پسر چشمک بزنه

۲ ) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه...

شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد ...

اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که :

دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه

تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای

اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد....

اموزش ضایع کردن پسر ها(طنز)

توی جمعی که یه عده پسر دارن فوتبال میبینند ،

در لحظه حساس تلویزیون رو خاموش کنید.
*
توی جمع دانشجویی هنگام عکس گرفتن پسرا رو از کادرخارج کنید.
*
توی یه مهمونی تو چای پسر مورد نظرتون 1قاشق نمک بریزید.
*
اگه یه پسر با موهای ژل زده از کنار خونه شما عبور کرد ازپنجره یه سطل آب روش بریزید.
*
قبل از اجرای زنده خوندن یه پسر سیم میکروفون رو قطع کنید.
*
در جلوی پسری که سرش خلوته از کاشت و زیبایی موهای پسر همسایه تعریف کنید.
*
شیشه نوشابه تان را به پسر مورد نظرتون بدین تا باز کنید ،

سپس بگین که میل ندارین.
*
اگه یه پسر ازتون ساعت پرسید به ساعت نگاه کنید و بگین عجله کن قرارات دیر شده !
*
به یه پسری که موهاش رو مدل جدید درست کرده اشاره کنید و بلند بگین ،

این رو به برق وصل کردن ؟
*
به پسر مورد نظر یه هدیه بدین ، بعد بگین اشتباه شده این مال اون یکیه !
*
اگه سر جلسه امتحان پسری از شما تقلب خواست جواب سوال اشتباه بدین.
*
تو دانشگاه ماشین پسر مورد نظرتون رو پنچر کنید.
*
اگه یه پسری جلوش دوستاش یه شاخه گل هدیه داد ،

جلوی بینی خود رو بگیرین و بگین به این بو آلرژی دارین.
*
اگه سر کلاس یه پسری اصرار داشتکه امتحان کنسل بشه شما

مصر باشین که امتحان برگزار بشه.

کجا هستیم ...(طنز)

شتر مادر: «پسرم، برای راه رفتن در صحرا داشتن این نوع دست و پا ضروری است.»


بچه شتر:

«چرا مژه‌های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت‌ها مژه‌ها جلوی دید من را می‌گیرد.»

 


شتر مادر: «پسرم، این مژه‌های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که

چشم‌ها ما را در مقابل باد و شن‌های بیابان محافظت می‌کنند.»


بچه شتر: «فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان

هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه‌هایمان هم برای محافظت

چشمهایمان در برابر باد و شن‌های بیابان است.»


بچه شتر: «فقط یک سوال دیگر دارم.»


شتر مادر: «بپرس عزیزم.»


بچه شتر: «پس ما در این باغ وحش چه غلطی می‌کنیم؟»

مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی

و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟

چرا نباید به رستوران پنج ستاره رفت(طنز)

گارسون: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟


مشتری: لطفا یک چای


گارسون: چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟

چای سرد یا چای سبز؟


مشتری: سیلان لطفا


گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟


مشتری: با شیر لطفا


گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟


مشتری: شیر لطفا

رویا

کَـــــر شدم !!!  
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
  انگار تقصیر هم ندارند … ! 
 انگار زیاد منتظر ماندند ،
 و شاید حدیث بی قراریست و یا …
  عاشقانه هایی که نوشتن ندارد… 
 و من … 
 هنوز رویا می بافم …

عاشقانه...

برای نبودن که . . . 
 همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی 
 میتوانی همین جا 
 پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، 
گم شده باشی 
 این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم  قصه می نویسم
 و گـــــــــــاهی  دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
  تمام خیابانها را ،
 با یادتـــــــــــ . . . پیاده میروم .

مهمانی

می خواهم مهمانی بگیرم...  

یک مهمانیِ دو نفره... 
 من و .... 
 من و خدا... 
 به صرفِ قهوه... 
 قهوه ای تلخ...
به تلخیِ خودم... 
 شاید برایش شکر هم گذاشتم
...اما نه... 
 نمک می گذارم...
  باید خدا را نمک گیر کنم... 
 می خواهم اینگونه او را مجبور کنم... 

 مجبور کنم تا او هم مرا دعوت کند...

  به همان آرامش غریبی که در کنارش می توان داشت...