پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نوشته» ثبت شده است

تو

به تو کــــه کـــــ ــاری ندارم!

دارم به دردِ خــــــــ ــــــــ ـــــــودم می میرم

تقصـــــیر مــــــ ـــــن نیست

که “تـــــ ــو”

تنــــــ ـــــها درد منی…!

یک بار

یکــــــــــ بار که تنــــــــــها بمانی

یکــــــــــ بار که بشکنـــد دلتــــــــــ

غرورتــــــــــ

اعتمادتــــــــــ

همین یکــــــــــ بار کافیســـت

تا یکــــــــــ عمـــر

از پشتــــــــــ نگاهـــی ترک خورده به آدمهــا بنگری ...!

همین یکــــــــــ بار کافیســـت

تا دیگر هیــچ نگاهــــــــــی دلتــــــــــ را نلرزانـــد ...

“هست”

“هست” را

اگر قدر ندانی
می شود
“بود”
و چه تلخ است
“هست” ی
که “بود” شود و
“دارم” ی که.. “داشتم”

همین لحظه

همین لحظه

آرامم
برای دقایقی نا معلوم!
بی فاصله
بی حرف
نت سکوت را اجرا می کنم
میدانم این تنها چیزیست که تو نیز می شنوی
گوش کن ….

قانون ناعادلانه

چــه قانــون ناعــادلانــه ای !

بــرای شــروع یــک رابطــه ,

هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد ...
امــا ...

بــرای تمــام شدنــش ,

همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت

وقتی


وقتی تمام شیرها پاکتی اند
.
 وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند
.
 وقتی پهلووناش دوپینگی اند
.
 ایراد مگیر 
که عشق ها ساعتی اند!

جاده


درتو ای شروع بی پایان چیست  که  سکوتت  غوغای درون مرا تسکین  میدهد

انگار که همدرد منی میخواهم  تا هر جا که ادامه داری در تو بتازم بدون رسیدن به هیچ مرزی هم زبان من نیستی

ولی گویی گوشی شنوا داری برای شنیدن غصه های من که درهیاهوی کوچه و بازار چنین چیزی را نیافته ام.

همسفر زندگی

تو میروی و من از او میخواهم

که تو به سلامت بازایی

تو میروی تا به مقصد برسانی از ره مانده هایی را که چشم به دستان تو دارند

تا به مقصد رسانیشان و من چشم انتظار این هستم که کی تو به مقصد من رسی

ثانیه ثانیه های نبودنت از پروردگارم  تمنای دیدار تو را دارم

همدم زحمت کش من تمام تلاشم را میکنم

تا فقط من و وجود من طنین انداز ارامش در وجود تو باشد 

کابوس تنهایی

صدایت طنین صداقت را موج می انداخت و من به این طنین گوش سپردم و آن را حقیقتی ناب تصور می کردم.

اما افسوس نمی دانستم نقاب چهره ات دروغهایت را فریاد می زند و طنین صداقتت را به تاراج می برد.

آن زمان که حس می کردم صداقتت معنای دوم عاطفه درونت شده است نبض احساس قلبم را به آن وصل کردم تا شاید لحظه های تردید این زندگی 2 روز را با تو،در کنار تو بگذرانم،

اما دریغا ندانستم که این زندگی 2 روز کابوس تنهایی مرا رقم می زند

ادرس

ﺗﻮﻭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ

ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ

ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟.

.

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻭﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺑﻠﻨﺪﻩ ﺭﻭ

ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ . ﺍﻭﻥ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ

ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ ﻫﺴﺘﺶ .

.

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ :ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻡ ﺍﻭﻧﻄﺮﻓﻪ

ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ؟ .

.

ﻣﻦ :ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺨﺎﺩ ﺗﻮ ﺑﺮﯼ ﺍﻭﻧﻄﺮﻓﻪ

ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ .ﻣﯿﺨﺎﯼ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ

ﺍﯾﻨﻄﺮﻑ ؟ .!!!

.

ﺩﺧﺘﺮﻩ :ﺧﻔﻪ ﺷﻮ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ....ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺑﯽ

ﻋﻘﻞ ﻫﺴﺘﻢ ؟!!!ﻣﻨﻮ ﺍﺳﮑﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟.

.

ﻣﻦ :ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺳﮑﻮﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﻧﺪﺍﺭﯼ .ﺗﻮ

ﺧﺪﺍﺩﺍﺩﯼ ﺍﺳﮑﻮﻝ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﯼ ............ ﺗﻮﻭ

ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺮﻭ ﺑﺤﺜﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ

ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﻗﺎ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﮐﺪﻭﻡ ﻃﺮﻓﻪ ؟ .

.

ﻣﻦ :ﯾﻪ ﺫﺭﻩ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺑﭙﯿﭻ ﺳﻤﺖ

ﺭﺍﺳﺖ ....ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ .

.

ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻤﻨﻮﻥ .

.

.

ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺳﯿﺪ ﮐﺪﻭﻣﺘﻮﻥ ﺩﺍﺭید ؟ .

ﭼﻬﺎﺭ ﻟﯿﺘﺮﯾﺸﻮ ﮐﺴﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻦ ﺑﭙﺎﺷﻢ

ﺗﻮﻭ ﺻﻮﺭﺗﻢ ؟ .!!!!