پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...

سیونار-sionar

پروانگی رسم ماست...
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۶۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

شعر عاشقانه میخوانند

چقدر حــقیرند مردمــانی که نه جــرات دوس داشتن دارند
نه اراده ی دوســت نداشــتن ...
نه لیاقــت دوس داشــته شدن
و نه متــانت دوس داشته نشدن ...
با این حال مــدام شعر عــاشــقانه می خــوانند ...!!!

زندگی و قهوه

"زنــدگی" و "قــهوه" ,


هــر دو "تــلخ",


"قهــوه" توســط ِ "ما" خــورده میشود,


و "مـا"


توسط ِ "زنــدگی" . .

کاش


 ڪـاشـ  دُنیــــــآ برعڪس بـــود  ...

 آدمـــــــآ عــــآشق نمے شدنــــد ؛ 

 عـــــــآشقــــــآ  

"آدمـ " مے شدنــــد !!

قشاع


عاشق” را که برعکس کنی می شود
 “قشاع” 
دهخدا را می شناسی؟ 
لغت نامه اش را که باز کردم نوشته بود:
 قشاع: 
دردی که ادم را از درمان مایوس میکند...

نقاش نمیشوم

هیچ وقت هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد

امشب دلی کشیدم

شبیه نیمه سیبی

که به خاطر لرزش دستانم

در زیر آواری از رنگ ها

ناپدید ماند .

شیشه شکسته

بعضی ها از دور میدرخشند!

نزدیک که میشوی

یک تکه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند!!!

که باید لگدی بهش زد

تا از مسیر نور آفتاب دور شوند و چشمان دیگری را

خیره نکنند و گول نزنند!!!

روزگاری شده...

روزگاری شده...

می برد باران،

اشک چشمانم را

میبرد باد

فریادم را

و تو

دلم را...

هیچ ندارم

جز خاطره ای

که آن هم از هیچ یادی بردنی نیست!

هی...

ته دیگ" عشق ِ اول " را هر چقدر که بسابی ،

چه با اسکاج ِ دوست داشتن های بعدی ،

چه با سیم ِ ظرفشویی عاشق شدن های بعدی ،

از " دل "ت پاک نمی شود ...

حالا تو هی بساب

و از صدای نا هنجارش

سر درد بگیر … !!

بنویس...

خودَم قـ ـبول دارم کهنـ ـه شده ام،

انقدر کهنـ ـهِ که میشوَد

روی گَـ ـرد و خـ ـاک تَنم یادگـ ـاری نوشت..

کهــ ـنه و کم رَنگـ ـ شده ام..

بنویـ ـس و برو...!

سکوت

گاهی می توان

برای عزیز خود

چند سطر "سکوت"

به عنوان یادگاری نوشت،

تا در خلوت خود

این سکوت تو را

هر طور که خواست معنی کند...!